مفاهیم حسابداری تعهدی
حسابداری دولتی و استفاده از مبنای تعهدی
حسابداری دولتی فرایند ثبت، تجزیه و تحلیل، طبقه بندی، خلاصه برداری ارتباطات و تفسیر اطلاعات مالی در مورد دولت به صورت کلی و جزیی است که منعکس کننده معاملات و سایر رویدادهای اقتصادی شامل دریافت، هزینه، انتقال، قابلیت استفاده و حل و فصل دارایی ها و بدهی ها می باشد.اهداف حسابداری دولتی عبارتند از:
انجام دادن امور مالی دولت به شیوه ای مناسب، کارآمد و قابل اعتماد (به عنوان مثال پرداخت ها، رسیدگی به بدهی ها، جمع آوری مبالغ ، خرید و فروش دارایی ها و غیره) به منظور کنترل و نظارت های مالی ضروری.
برای نظام مند نگه داشتن، به راحتی در دسترس بودن حسابداری و مستند نمودن پرونده ها و ثبت ها به عنوان شاهدی از معاملات گذشته و وضعیت مالی کنونی، به طوری که بتوان معاملات را دقیق شناسایی و رهگیری نمود و همه انباشت ها را به سهولت به اجزای تشکیل دهنده خود منفک نمود.
ارائه صورت های مالی دوره ای، حاوی اطلاعات مالی که به صورت مناسبی طبقه بندی شده باشند، به عنوان پایه ای برای (الف) نظارت و پاسخگویی و (ب) تصمیم گیری می باشد.
برای حفظ سوابق مالی مناسب برای کنترل بودجه، کنترل داخلی و نیازهای حسابرسان.
ارائه ابزارهایی برای مدیریت موثر دارایی های دولت، بدهی ها، مخارج و درآمد.
در دولت، تولید کنندگان اطلاعات حسابداری، به ندرت حسابدارانی مجرب هستند. بنابراین تعداد اندکی تجربه حسابداری تعهدی را دارند. اما حسابدارانی متخصص و مجرب به صورت کادر جداگانه وجود دارند که به آموزش و کسب مهارت های حسابداری تخصصی (حسابداری تعهدی) می پردازند. در برخی از کشورها، کسانی که ناظر بر فرایند حسابداری تعهدی هستند به ندرت خود آموزش های حسابداری تعهدی را گذرانده اند. حسابداران برای طیف گسترده ای از نهادهای اداری به کار گمارده می شوند: وزارت خانه ها، ادارات،امور مالیاتی و واحدهای هزینه (ازجمله به عنوان مثال: بیمارستان ها، مراکز تحقیقاتی، دانشکده ها،مدارس،ایستگاه های پلیس، تاسیسات دفاعی). نهادهای حسابداری دولتی در سراسر کشور از پایتخت تا دورترین نقطه گسترانیده شده اند. با توجه به چنین گستردگی، ظرفیت نهادهای حسابداری دولتی و کارکنان آن ها به طور قابل توجهی وسیع است. به منظور اطمینان حسابداری درست چنین طیف گسترده ای از نهادها، یک سیستم حسابداری دولتی باید:
- نسبتا یکنواخت
- مستند
- ساده برای یادگیری و به کار گیری
- ساده برای یکپارچه سازی
یکی از چالش های اصلاحات حسابداری (به عنوان مثال معرفی حسابداری تعهدی و یا سیستم خزانه داری مدرن) این است که کجا تصمیم بگیریم آن را متوقف کنیم. نمی توان به راحتی اصلاحات را در تمام نهادهای حسابداری در یک وهله انجام داد، بنابرین باید مرزی را تعریف نمود که درون این مرز اصلاحات صورت گیرد. معمولا تعداد کمی نهاد مسئول تعداد / میزان زیادی معاملات است. منطقی ترین انتخاب برای اصلاحات رسیدگی به نیازهای این نهادهای بزرگ است. در همین زمان سیستم های حسابداری دولتی که مشمول اصلاحات نیستند نیاز است که به طور موثری با سیستم هایی که اصلاحات در آن ها صورت گرفته خود را وفق دهند. ویژگی های سیستم حسابداری دولتی(به عنوان مثال اصول حسابداری تعهدی؛ ماهیت صورت های مالی) بایستی متناسب با نیازها و ظرفیت کاربران باشند. یک سیستم حسابداری دولتی می تواند زمانی بسیار خوب باشد که با استانداردهای بین المللی حسابداری دولتی در حوزه حسابداری تعهدی مقایسه شود، اما اگر تعداد اندکی یا هیچ شخصی از این استانداردها مطلع نباشد، ممکن است از ارزش پایینی در یک کشور برخوردار باشد.
یک سیستم حسابداری دولتی به طور معمول دارای هشت بخش اصلی است:
- اسنادی مبتنی بر انجام معاملات
- حساب های بانکی که از طریق آن ها پرداخت و رسید به کار گرفته شده است
- سوابق حسابداری (دفتر نقدی، دفاتر و غیره)
- روش ها و کنترل
- یک ابزار تجمع اطلاعات حسابداری
- گزارشات حسابداری داخلی
- گزارشات حسابداری خارجی (صورت های مالی)
- کارکنان
زیر مجموعه های یک سیستم حسابداری دولتی به شرح زیر است:
- دفتر کل (سیستم حساب های دفتری کل طبقه بندی شده که اجازه می دهد تمام درآمدها و هزینه ها به دسته های مناسبی طبقه بندی شوند).
- دفتر نقدی
- حقوق و دستمزد
- بدهی
- مطالبات
- دارایی ها و بدهی از جمله مدیریت پول نقد
عملکرد سیستم های حسابداری دولتی از بسیار خوب به کاملا ناکافی متغیر است. بسیاری از وام گیرندگان بانک ها سیستم های حسابداری ناکافی دارند که موجب طیف وسیعی از مشکلات زیر می شوند:
- انجام روز به روز معاملات در استانداردهای قابل قبول
- ارائه سوابق معتبر و قابل دسترس
- سلب مسئولیت از مفسدان اقتصادی
- دستیابی به بودجه و کنترل داخلی
- ارائه داده های زمانی قابل اعتماد برای هزینه ها، درآمد ها و مولفه های آنها
با در نظر گرفتن این احتمالات نیاز به اصلاحات حسابداری آشکار است که نتایج زیر را در بر دارد:
- اساس حسابداری نقدی، تعهدی و یا هردو؟
- جهت گیری: کنترل، تجزیه و تحلیل و یا انتخاب استراتژیک (و یا هر سه)؟
- محدوده: وزارت خانه ها، واحد های عمده حسابداری، جامع؟
- ابعاد انسانی: تعیین موفقیت یا محدودیت عمده؟
- محیط حسابداری: دستی، تا حدی یا به طور کامل کامپیوتری؟
- کاربران: عمومی یا خاص؟
- صورت های مالی: کل دولت، سازمان، یا مشخص تر؟
مبناهای حسابداری
چهار مبنای اصلی حسابداری وجود دارد:
- حسابداری مبنای نقدی
- حسابداری مبنای نقدی تعدیل شده
- حسابداری مبنای تعهدی کامل
- حسابداری مبنای تعهدی تعدیل شده
مبنای نقدی گردش پول را در زمان هایی که آن گردش ها واقعا روی می دهند، اندازه گیری می کند. مبنای نقدی تعدیل شده یک دوره کوتاه زمانی پس از پایان سال برای حل و فصل بدهی های سالی که به پایان رسیده را مجاز می دارد (و با این هزینه ها به صورتی که صرفا در سالی که تازه به پایان رسیده روی داده اند، برخورد می کند). مبنای تعهدی کامل درآمدها و مخارج را هنگامی که به موعد پرداخت می رسند را ثبت می کند (یعنی در بسیاری از موارد قبل از آنکه گردش های نقدی متناظر صورت گیرند). مبنای تعهدی کامل دارایی ها و بدهی ها را ثبت می کند و بنابراین با تولید ترازنامه همراه است. همچنین با فراهم نمودن استهلاک دارایی هایی با عمر محدود متناظر است. مبنای تعهدی تعدیل شده همانند مبنای تعهدی کامل است، اما از آن ساده تر است چرا که در برگیرنده سرمایه دارایی های ثابت (و نه استهلاک دارایی های ثابت) نیست.
مبنای حسابداری تعیین میزان اطلاعاتی است که یک سیستم حسابداری می تواند جمع آوری و در نتیجه گزارش کند. یک سیستم مبتنی بر پول نقد خالص فقط می تواند ترازهای نقدی و گردش های نقدی (ورودی و خروجی) را گزارش دهد. اما پرداخت یا دریافت نقدی معمولا تنها یک مولفه کوچک در تاریخچه یک معامله است. به عنوان مثال یک معامله خرید ممکن است دستخوش مراحل زیر، که هر کدام می تواند اطلاعات حسابداری تولید کند، شود:
- تعهد بودجه
- شماره سفارش خرید برای عرضه کالا
- دریافت کالاها و پرداخت فاکتور ادعا شده
- پرداخت صورت حساب
- تعهد بودجه اضافی متعهد شده
حسابداری نقدی محض اطلاعات مفیدی برای مدیریت حساب های پرداختی و دریافتی ارائه نمی دهد. در مثال بالا، یک سیستم تعهدی مقادیر پرداخت نشده به فروشنده کالا را نشان می دهد. سپس هنگامی که پرداخت کامل صورت پذیرفت، مقدار بدهی پرداخت خواهد شد. اهمیت عملی تر فقدان یک حسابداری زیر مجموعه ای برای مطالبات در یک سیستم مبتنی بر پول نقد خالص است. بدون این، مدیریت درآمد به مراتب کارآمدی کمتری خواهد داشت. به عنوان مثال اگر موعد های پرداخت تنها در پرونده ها ذکر شوند و در یک سیستم حسابداری دو ورودی وارد نشوند، به راحتی به فراموشی سپرده می شوند. علاوه بر این ها پرونده ها ممکن است جابه جا یا گم شوند. یک سیستم حسابداری تعهدی شیوه ای سیستماتیک برای ثبت و مدیریت بدهی ها فراهم می آورد که در بسیاری از دولت ها اصلا وجود ندارد.
مباحثی در مبنای نقدی
پس چرا مبنای نقدی مبنای غالب حسابداری برای دولت است؟
پاسخ این است که مبنای نقدی:
- یادگیری و انجام آن آسان است. نیاز به توجه دارد اما به هیچ مهارت خاص حسابداری نیازمند نیست.
- به خوبی با نیازهای بودجه خود را سازگار می کند. پرداخت قطعی است. کنترل بودجه را می توان با مقایسه مبالغ مجاز با مبالغی که واقعا هزینه شده اند، انجام داد.
- درک و بررسی آن آسان است.
- یک الزام قانونی در بسیاری از کشورهاست
در اکثر دولت ها مبنای نقدی همراه با مبنای تعهدی برای اهداف کنترل بودجه استفاده می شود. تحت مبنای تعهد، مخارج مورد انتظار به عنوان تعهدات در ابتدا به سیستم حسابداری وارد می شوند (گاهی اوقات تعهدات نامیده می شود). مخارج مجاز (بودجه در دسترس) توسط تعهداتی که منحل نشده است کاهش می یابد (یعنی با یک پرداخت نقدی همراه نبوده است). با این حال، زمانی که پرداخت نقدی صورت می پذیرد از مبلغ متعهد شده ملغی می شود.
مباحثی در مبنای تعهدی
مباحث حسابداری تعهدی به شرح زیر است:
حسابداری نقدی اطلاعات مفید به اندازه کافی تولید نمی کند به عنوان مثال در مورد حساب های پرداختی و مطالبات.
تنها حسابداری تعهدی، اطلاعات کافی از هزینه عملیات فراهم می کند، در نتیجه از تصمیم گیرندگان حمایت می کند به عنوان مثال، تصمیم گیری هم برای دادن زیر قرارداد ها به پیمانکاران بخش خصوصی و یا به انجام کار در خانه.
تنها حسابداری تعهدی اطلاعات قابل اطمینانی در طیف گسترده ای از دارایی ها و بدهی ها فراهم می آورد.
تنها حسابداری تعهدی می تواند اطلاعات مالی جامع در مورد دولت تولید کند. به عنوان مثال وامی که هیچ تاثیری بر صورت حساب مبتنی بر پول نقد ندارد، اما تحت حسابداری تعهدی سرمایه خالص را کاهش می دهد.
این استدلال ها قوی و معتبر هستند. با این حال، این احتمال باقی می ماند که ویژگی های تعهدی می تواند به یک سیستم حسابداری نقدی افزوده شود. بانک بودجه چندین پروژه مدرن سازی خزانه را تامین می کند . هدف آن ها بهبود بودجه، حسابداری و مدیریت پول نقد است. همه آنها از مبنای نقدی استفاده می کنند و در تمام موارد زیر سیستم های مبنای تعهدی برای پوشش بدهی و مطالبات و گاهی اوقات مدیریت دارایی (موجودی و دارایی های ثابت) اضافه می شوند. علاوه بر این، بدهی ناشی از استقراض دولت ردیابی و از سیستم خزانه خارج می شوند. آیا این یک خانه نیمه راه رضایت بخش است؟
نیازهای خاص کشورهای در حال توسعه و در حال گذار
این که یک خانه نیمه راه رضایت بخش باشد بستگی به شرایط دارد. برای کشورهایی که حسابداری تعهدی کامل اتخاذ کرده اند یا می خواهند اتخاذ کنند رضایت بخش نیست. بدون استثنا منظور کشورهای ثروتمند هستند. ملاحظات زیر مناسب برای تصمیم گیری در کشورهای در حال توسعه و در حال گذار برای اتخاذ حسابداری تعهدی کامل می باشند:
اطلاعات حسابداری تعهدی نسبت به حسابداری نقدی برای تولید و استفاده، سخت تر و پر هزینه تر هستند.
بخشی از هزینه استفاده از داده های مبتنی بر سیستم حسابداری تعهدی هزینه فهم آن می شود. این داده ها توسط غیر حسابداران به راحتی قابل درک نیست.
اتخاذ حسابداری تعهدی کامل پیچیده تر و پر هزینه تر از مبنای نقدی ساده است به عنوان مثال ارزیابی دارایی پیچیده و پرهزینه است.
اصلاح سیستم های مبتنی بر پول نقد برای تولید برخی داده های مبتنی بر سیستم تعهدی قابل اجراست.
کشورهای فقیر معمولا فاقد مهارت های حسابداری هستند و بنابراین تعداد کمی از افراد آموزش وجود دارند که می توانند اطلاعات حسابداری پیچیده تولید کنند و یا از آن استفاده کنند.
سیستم های حسابداری بسیاری از کشورهای در حال توسعه از طیف وسیعی از نواقص جدی رنج می برند حتی اگر آنها از ساده ترین مبنای حسابداری (نقدی) استفاده کنند. ممکن است اولویت های بالاتری برای استفاده از منابع حسابداری کمیاب وجود داشته باشد.
کمک فنی می تواند برای تکمیل مهارت های حسابداری ملی مورد استفاده قرار گیرد که ممکن است به معرفی حسابداری تعهدی منجر شود اما تا چه حدی چنین کمکی می تواند به تولید یک سیستم حسابداری تعهدی و کارا آمد منجر شود؟
استانداردهای حسابداری بخش عمومی بین المللی (IPSAS)
کمیته بخش عمومی(PSC)فدراسیون بین المللی حسابداران IPSAS را فرمول بندی می کند. پیش درآمدی بر IPSAS توضیح می دهد:
- IPSAS برای دولت های ملی، منطقه ای و محلی و نهادهای دولتی مرتبط مانند سازمان ها و کمیسیون ها در نظر گرفته شده است.
- در حال حاضر چنین نهادهایی شیوه های گزارشگری متنوعی را داشته و هیچ استاندارد معتبر بین المللی را دارا نمی باشند.
- IPSAS ابزار معتبری است که توسط PSC به منظور بهبود کیفیت گزارشگری مالی در بخش دولتی در سراسر جهان به وجود آمده است.
- PSC با صدور و ارتقای سطح معیار های راهنمایی که توسط آموزش، پژوهش و اشاعه پشتیبانی شده اند پاسخگوی نیازهای دولتی می باشد.
- تمرکز اصلی PSC، حصول اطمینان از مطابقت دستورات و اعلانات خود با دستورات و بخش نامه های کمیته بین المللی استاندارد های حسابداری است.
- PSC با " هدف کلی صورت های مالی " مرتبط است.
- IPSAS به صورت های مالی منتشر شده نهادهای بخش عمومی اعمال می شود به جز نهادهای کسب و کار دولت که استانداردهای حسابداری بین الملل (IASs) اعمال می کنند.
- IPSAS الزامات رسمی ملی و قوانین مصوب هیچ دولتی را نفی نمی کند، اما PSC دولت ها و ادارات استاندارد ملی را تشویق می کند که IPSAS را اتخاذ کنند.
PSC شروع به کار بر روی چهار مبنای حسابداری جایگزین کرد: مبنای نقدی؛ مبنای نقدی تعدیل شده ؛ مبنای تعهدی تعدیل شده و مبنای تعهدی. مبنای نقدی و مبنای نقدی تعدیل شده از لحاظ عملی یکسان تعریف شده اند (تنها تفاوت این است که تحت مبنای تعدیل شده دفاتر برای حل و فصل صورت حساب ها برای یک دوره چند ماهه پس از پایان سال کماکان باز باقی می مانند). تفاوت مبنای تعهدی تعدیل شده و مبنای تعهدی عمدتا در این است که دومی نیاز به سرمایه گذاری دارایی های ثابت و استهلاک آن ها دارد. PSC فرض می کند که دولت ها در امتداد یک سیستم پیوسته بین نقدی و تعهدی کامل در تحول هستند.
با این حال، حمایت از دو مبنای تعدیل شده به نظر ناکافی است (با وجود مخالفت شدید کانادا) و تمرکز به دو مبنای دیگر منتقل شد: نقدی و تعهدی کامل. بنابراین برای پیروی کردن از IPSAS دولت یا باید از مبنای نقدی و یا مبنای تعهدی کامل برای صورت های مالی عمومی هدف اصلی خود استفاده کند. استفاده از مبنای تعهدی کامل به این معناست که صورت های مالی مشابه صورت های تولید شده توسط شرکت های بزرگ است.
PSC یک استاندارد برای مبنای نقدی تولید کرده است و در فکر تولید یک سری استانداردهای مشابه با استانداردهای IAS برای مبنای تعهدی است. برای اینکه یک نهاد دولتی در انطباق با IPSAS باشد صورت های مالی هدف کلی آن ها نباید ترکیبی از مبناهای حسابداری باشد (یعنی یا باید بر مبنای نقدی و یا بر مبنای تعهدی کامل تولید شوند) و آنها باید تمام نهادهایی که تحت کنترل آن نهاد هستند را با هم، همسو سازند. به عبارت دیگر یک دولت ملی باید صورت های مالی به طور کامل همسو برای همه موسساتی که آن ها را کنترل می کند تولید کند. این یک راه حل ظریف برای شیطنت ها پس از به اجرا درآمدن پیمان ماستریخت است.
دولت ها تعریف ماهیت گزارش را طوری تغییر دادند که مطابق معیارهای ماستریخت باشد (کسری بودجه کل دولت بیش از 3٪ و استقراض دولت بیش از 60 درصد از تولید ناخالص داخلی نباشد). با این حال، تعداد کمی از دولت های کشورهای در حال توسعه اطلاعات حسابداری خود را به این سطح رسانده اند، تعداد بسیار کمی قادر به انجام این کار هستند و حتی تعداد اندکی از کشورها تمایل به انجام این کار دارند.
مسائل دیگر پیش روی برنامه IPSAS به شرح زیر است:
- روند تقریبا بی پایان تولید استانداردهای شبیه IPSAS
عدم اقتدار در بخشی از IFAC در تامین امنیت اتخاذ IPSAS و منافع مقرره ممکن در توصیه نمودن حساب های مبتنی بر تعهدی (به عنوان عضویت IFAC متشکل از موسسات حرفه ای حسابداری که عمدتا به مسائل بخش خصوصی می پردازند، می باشد).
توجه به نیازهای تعداد اندک کشورهای توسعه یافته در حالی که نیازهای این همه کشورهای در حال توسعه را نادیده می گیرد.
شور و شوق بیش از حد برای یک مدل حسابداری مناسب برای یک اقتصاد پیچیده بدون نشانه های روشنی از محدودیت های آن در محیط های کمتر توسعه یافته.
برآورد مشکلات احتمالی که دولت ها در اتخاذ IPSAS با آن ها روبه رو خواهند شد به ویژه نیاز به صورت های مالی به طور کامل یکپارچه و همسو در یک مبنای واحد حسابداری.
با وجود چنین مسائلی پشتیبانی قوی برای IPSAS وجود دارد از جمله حمایت صندوق بین المللی پول مجازی در رویکرد جدید خود نسبت به آمار مالی دولت.
موضوعات قابل بحث
آیا تفاوت بین مدل های پاسخگویی که باید به دولت ها و شرکت ها اعمال نمود وجود دارد؟ آیا بایستی صورت های مالی دولت منعکس کننده مفاهیمی باشد که به نهادهای تجاری اعمال می شود (سودآوری، حفظ سرمایه سالم)؟
آیا می توان دولت ها را به درستی و بدون طیف گسترده ای از اطلاعات حسابداری که تنها یک سیستم مبتنی بر تعهدی می تواند فراهم آورد، اداره نمود ؟
چه مزایا و معایبی در دولت وجود دارد که موجب ارزش و کاهش دارایی های ثابت می شود؟
پیامدهای PSC/ IFACچیست؟
(الف) به منظور ادعای انطباق با IPSAS تمام نهادهای تحت کنترل دولت باید به منظور تولید صورت های مالی همسو و یکپارچه شوند
(ب) تنها یک مبنای حسابداری باید در این صورت های مالی استفاده شود؟
چرا با وجود معایب مسلم مبنای نقدی، کماکان در حسابداری دولتی مورد استفاده قرار می گیرد؟
چرا پروژه های مدرن سازی خزانه بانک از مبنای نقدی که توسط سیستم ها تکمیل گشته برای حساب های پرداختی، مطالبات و تعهدات استفاده می کنند؟
آیا پیوستگی بین نقدی و تعهدی وجود دارد که در طول آن کشور به احتمال زیاد پیشرفت کند؟ و اگر چنین است مبنای تعهدی تعدیل شده چه اندازه به عنوان گذرگاهی مناسب است، حائز اهمیت است؟